Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آفتاب»
2024-04-25@05:41:41 GMT

میرزا ملا احمداف، ایران‌شناس تاجیک درگذشت

تاریخ انتشار: ۶ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۳۸۶۱۶

میرزا ملا احمداف، ایران‌شناس تاجیک درگذشت

آفتاب‌‌نیوز :

میرزا ملا احمداف، محقق و ایران‌شناس تاجیک روز گذشته (چهارشنبه، ۲۵ ژانویه) درگذشت. او عضو آکادمی علوم و اتحادیه نویسندگان تاجیکستان بود و سال‌ها ریاست انجمن دوستی تاجیکستان و ایران را بر عهده داشت.

او که ۲۰ فوریه، یعنی کمتر از یک ماه دیگر ۷۵ ساله می‌شد، در آرامستان «سر آسیا» در شهر دوشنبه به خاک سپرده شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

میرزا ملا احمداف در تاریخ ۲۰ فوریه ۱۹۴۸ در روستای دَردَر، ناحیه عینی واقع در استان سغد تاجیکستان به دنیا آمده و سال ۱۹۶۹ میلادی دوره دانشکده زبان و ادبیات دانشگاه ملی این کشور را به پایان رسانده و وارد آکادمی علوم تاجیکستان شد.

اپفعالیت علمی خود را در پژوهشگاه شرق‏ شناسی آکادمی مذکور شروع و سال‌‏ها به عنوان سرپرست شعبه ادبیات ایران و افغانستان کار کرد.

سپس سرپرستی شعبه ایران‏‌شناسی و هندشناسی و معاونت علمی ریاست پژوهشگاه مزبور را به عهده گرفت و بعد از منحل شدن پژوهشگاه در ۱۹۹۳ در پژوهشگاه زبان و ادبیات رودکی آکادمی علوم تاجیکستان انجام وظیفه کرد.

اپاز سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴ ریاست شعبه علمی این پژوهشگاه و از سال ۲۰۰۵ به عنوان معاون دبیر ارشد علمی آکادمی علوم تاجیکستان فعالیت می‌کرد.

این دانشمند تاجیک بیش از ۴۵۰ اثر از خود باقی گذاشته و بیش از ۳۰ کتاب درباره شعرا و نویسندگان معاصر و قدیم پارسی‌زبان منتشر کرده است از جمله گلچین و برگزیده‌های قابوسنامه، رباعیات خیام، اشعار شهریار، حافظ و رودکی.

میرزا ملا احمداف در پژوهش و بررسی آثار رودکی که در تاجیکستان او را «سردفتر ادبیات فارس و تاجیک» می‌نامند تخصص داشت. با این حال او درباره دیگر شاعران پارسی‌زبان مثل فردوسی، ناصر خسرو، مولوی، لاهوتی، فرخی سیستانی، فروغی بسطامی و قاآنی شیرازی هم کتاب نوشته و تحقیق کرده است.

او با کتاب‌های یاد یار مهربان (تهران، ۲۰۰۱)، خوبان پارسی‌گوی (تهران، ۲۰۰۳)، اندرز‌های رودکی (تهران، ۲۰۰۸) و صدای آسیا (۲۰۱۱)، خواننده ایرانی را هم با آثار شاعران معروف تاجیک آشنا کرد.

او عضو هیات تحریریه مجله «رودکی» (تهران)، فصلنامه علمی-پژوهشی پژوهشنامه تاریخ و مجله مؤسسه فرهنگی اکو (تهران) بود و مقاله‌های متعددی در نشریه‌های معتبر ادبی و پژوهشی ایران منتشر کرده است.

میرزا ملا احمداف یکی از مؤلفان «تاریخ ادبیات ایران در قرن‌های ۱۹ و ۲۰» (مسکو، ۱۹۹۹) بود و آثارش در مسکو، تهران، واشنگتن، باکو، مشهد، کراچی، کابل و تاشکند به طبع رسیده‌اند.

از دیگر کتاب‌هایش می‌توان به «بزرگداشت انسان نیک» و «بیا تا جهان را به بد نسپریم» اشاره کرد.

منبع: خبرگزاری ایسنا

منبع: آفتاب

کلیدواژه: ایران شناس آکادمی علوم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۳۸۶۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سفر به ایران قدیم؛ لشکر شاه با کوچکترین خط می‌توانست از هم بپاشد

سر هارفورد جونز بریجز (۱۱۴۲-۱۲۲۵) دیپلمات و نویسنده اهل انگلستان بود. او نخستین وزیرمختار دولت بریتانیا در ایران بود. هارفورد جونز در جوانی به کمپانی هند شرقی پیوست و در جایگاه نمایندهٔ این شرکت میان سال‌های ۱۱۶۱-۱۱۷۲ در بصره خدمت کرد.

همچنین از ۱۱۷۶-۱۱۸۴ را در بغداد سپری کرد. او که چیرگی بسیاری در زبان‌های شرقی یافته بود با پشتیبانی رابرت داندس در سمت نمایندهٔ فوق‌العادهٔ بریتانیا به ایران در دوره فتحعلیشاه فرستاده‌شد.

به گزارش انتخاب، وی در ۱۸۳۳ کتابی را به نام دودمان قاجار که ترجمه‌ای از کتابی دست‌نویس ایرانی بود را به چاپ‌رساند. در ۱۸۳۸ نیز جزوه‌ای را دربارهٔ علایق انگلستان در ایران منتشر کرد.

من کلمه «خطرناک» را برای این اردو زدن‌های شاه به کار بردم - خصوصاً در اوجان - زیرا مطمئنم که به خاطر نامناسب بودن و ضعف نگهبانی و اقدامات احتیاطی نظامی گروهی نسبتاً کوچک از نظامیان روس به راحتی می‌تواند شبانه به اردوی شاه در اوجان شبیخون بزند و آن را به هم بریزد و پراکنده سازد درست است که رود ارس مابین اردوی شاه و نیرو‌های روسی قرار داشت اما هیچ پست نگهبانی یا دیده بانی در سواحل آن رود مستقر نبود و محل‌های مختلفی از رود که به راحتی می‌شد از آنجا عبور کرد بدون نگهبان ر‌ها شده بود و با توجه به غنایم بسیاری که روس‌ها می‌توانستند از اردوی سلطنتی غارت کنند، برایم بسیار حیرت‌آور بود که چرا ژنرال توماسف هرگز اقدام به این کار نکرد.

از این گذشته هنگامی که در شورای وزیران و فرماندهان در خیمه شاه حضور داشتم دریافتم که اطلاعات وزیران ایرانی از کمیت و کیفیت واقعی نیرو‌های روسی در مرز‌هایشان و خصوصاً محل استقرار آن‌ها قدرت تحرکشان تجهیزات و امکاناتشان چقدر مبهم و ناقص و در بسیاری موارد مخالف با واقعیت است به طوری که نه فقط شدیداً باعث تعجبم، شد احساس خطر هم کردم که نتیجه نهایی این جهل و بی اطلاعی و این غفلت از بدیهی‌ترین قوانین نظامی چه خواهد بود.

من آشنایی زیادی با فنون نظامی ندارم اما فکر می‌کنم عقل سلیم می‌گوید هنگامی که حمله شبان‌های انجام شود و گروهی که به آن حمله می‌شود، قبلاً هیچ ترتیبی برای جمع‌آوری افراد و دفاع همه جانبه در نظر نگرفته، باشد آن وقت در میان آن آشفتگی و بی نظمی و در مقابل سربازان دشمن هیچ چاره‌ای ندارند جز این که طبق اصل اساسی جانت را نجات بده پا به فرار بگذارند.

من تا مدتی پس از ورود هیئت نمایندگی به اردوی سلطنتی در چمن اوجان وضعیت لشکر شاه را اینگونه می‌دیدم که حتی در مقابل کوچکترین، خطر می‌توانست از هم بپاشد و پراکنده شود؛ نه چون به اندازه کافی دل و جرئت نداشتند که هر کس ایرانیان را بشناسد می‌داند که در دلاوری و تهور، چیزی کم ندارند - بلکه چون آن چیزی را نداشتند که بدون آن دل و جرئت به کاری نمی‌آید نهایتاً توصیه‌ها و تذکرات مکرری که به وزیران ایرانی شد و آن‌ها هم به عرض شاه رساندند، تأثیر کرد و باعث شد اوضاع کمی بهتر شود.

قبلاً اشاره شد که نایب السلطنه و برادرش محمد علی میرزا در اغلب موارد با هم اختلاف نظر داشتند اما شاید اصلی‌ترین اختلافشان بر سر نیاز و ضرورت آشنایی ایرانیان با قواعد انضباطی و فنون نظام‌های اروپایی بود. عباس میرزا می‌گفت باید همه چیز را تا حد امکان به روش اروپایی ترتیب، داد ولی محمد علی میرزا با او مخالفت می‌کرد و می‌گفت روش‌های سنتی ایرانی کفایت می‌کند و باید از همان اسلحه‌های قدیمی استفاده کرد یعنی شمشیر، گرز، نیزه تفنگ‌های سرپر یا چخماقی و زنبورک یا توپ‌های کوچکی که بر پشت شتر قرار می‌دادند.

نیرو‌های تحت الامر هر یک از دو شاهزاده، قبل از خروجشان از اردو از طرف شاه مورد بازدید قرار گرفتند. پیاده نظام نایب السلطنه که از طرف افسران فرانسوی تعلیم دیده بود مرا به یاد گروه‌های شبه نظامی (میلیشیا) می‌انداخت که تازه تأسیس شده‌اند و می‌خواهند تعلیم ببینند و تمرین کنند؛ لباس بیشتر آن‌ها در وضعی بود که فکر می‌کنم یک افسر اروپایی خجالت بکشد که در رأس آن‌ها وارد یک شهر شود.

توپخانه او اگر نه مطلقا در مرحله نوزایی یا جنینی مطمئناً در مراحل اولیه کودکی بود و منظره صف جمع آن‌ها بدن مرا لرزاند که اگر این‌ها مجبور به مقابله با یک نیروی منظم روسی - حتی اگر تعدادشان خیلی کمتر و به نسبت یک به ده باشد - شوند، چه بر سر نایب السلطنه و کشورش خواهد آمد. سواره نظام نایب السلطنه که تقریباً هفتصد تا هزار نفر بودند نمایش جالبی از دلاوری و توانایی سواره نظام ایرانی اجرا کردند.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • میرزا زاده: انتخاب مردم قابل احترام است
  • مبانی فلسفی انقلاب اسلامی ایران در آکادمی علوم روسیه بررسی شد
  • افغانستان 1 تاجیکستان 2، تاریخ‌سازی تاجیک‌ها
  • سفر به ایران قدیم؛ لشکر شاه با کوچکترین خط می‌توانست از هم بپاشد
  • با یک آپارتاید علمی از سوی کشور‌های غربی مواجه هستیم
  • متاسفانه با یک آپارتاید علمی از سوی کشورهای غربی مواجهیم
  • تاکید بر تعاملات بین المللی ایران در حوزه علمی فناوری با دانشگاه‌های جهان
  • هم‌افزایی جلوی بسیاری از موازی‌کاری‌ها را می‌گیرد
  •  نجات گروگان از مخفیگاه آدم ربایان زباله گرد با تماس شهروند وظیفه شناس
  • معافیت کالا‌های صادراتی ایران از دریافت گواهینامه کیفیت در کشور‌های مقصد